منم اناری در هنگامه ی ِ پوسیدن !
تا دورم نینداخته اند...
صورتم را به دو دست بگیر
و لبهایم را بمک !
وقتی رعد و برق می زند...
نترس!
نرو بغل او..
وقتی دلت می گیرد...
نخواه بغلت کند او!
اجازه نده شب ها
بهت نزدیک شود وقتی...
وقتی...
آخر چرا رفتی زن مردم شدی؟!!
دوستان واقعی مثل صبح هستند!
نمی شود تمام روز آنها را داشت
اما مطمئنی که فردا ، هفته ی بعد...
و تا ابد هستند !
من از این می ترسم
که دوست داشتن را...
مثل مسواک زدن بچه ها
به من و تو تذکر بدهند!
یک سینه حرف هست ولی نقطهچین بس است
خاتون دل و دماغ ندارم همین بس است
عشق آمدهست عقل برو جای دیگری
یک پادشاه حاکم یک سرزمین بس است
از این به بعد عزیز شما باش و شانههات
ما را برای گریه سر آستین بس است
انسان موجودیست که...
گاهی سیگار، گاهی درد میکشد!
انسان موجودیست که گاهی...
سیگار را با درد میکشد!
قاعـــده ها را مـــی شکند...
ساده دوست مــــی دارد...
زود مــی بخشد...
آهسته مـــی بوسد...
و از چیزهای کوچکی که لبخند می آورند، تاسف نمــی خورد!
زیرا عــــشق می داند که...
زندگـــی کوتاه است!