ღღღ رنگین کمون ღღღ

عشق پیر نمی‌شود! جا می‌افتد… شرابِ کهنه می‌شود

ღღღ رنگین کمون ღღღ

عشق پیر نمی‌شود! جا می‌افتد… شرابِ کهنه می‌شود

ღღღ رنگین کمون ღღღ


شده نزدیک که هجران تو ما را بکشد...


*وحشی بافقی

۵۰۱ مطلب با موضوع «شــــــــعر» ثبت شده است

دوستم داری قبول ! اما تو را من بیشتر

خاطرت تسکینِ دردم هست، دیدن بیشتر

قلب تو آهنربا و سعی من باشد بر آن

جنس قلبم را کنم نزدیکِ آهن بیشتر

شیشه ی عمرم شکست و تازه فهمیدم چرا

زندگی با تو دل انگیز است، مردن بیشتر

زیرباران.. با تو و.. یک استکان چای نبات

آخ ! میچسبد وینیستون... بانو بهمن بیشتر

باز می گویم که یادت باشد ای زیبای من

دوستم داری قبول... اما تو را من بیشتر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۹
、`☂`、 baran 、`☂`、

عشق شما بر روی چشمم عایقی بود

رویای هر آدم که دیدم عاشقی بود

غیرت نشان عشق یک مرد است...عشقم!

در زندگی گاهی نباید منطقی بود

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۰۶
、`☂`、 baran 、`☂`、

زمانه یک سر سوزن، اگـر که غیرت داشت...

تو مال من شده بودی و عشق حُرمت داشت!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۵۷
、`☂`、 baran 、`☂`、

همان طـور که دردم به خودم مربوط است،

شیطنت های دلم هم به خودم مربوط است !

گله کم کن که چرا از همه ی شهر تو را …

«آرزویم» که مسلّم به خودم مربوط است!

گفته بودند که عشق است و غمش سوزان است

برود غم به جهنّم!  به خودم مربوط است!

دوست دارم که ازین بغض بمیرم اما

پیشت هرگز نزنم دم، به خودم مربوط است!

می نشینم شبُ  در فکر تو تا اول صبح

می چکم خاطره، نم نم، به خودم مربوط است!

دوستت دارم و این دست خودم نیست ولی

بهتر آن است بگویم : به خودم مربوط است!

دوستت دارم بی آنکه بپرسم:  که تو چه؟

عاشقی کردن مبهم! به خودم مربوط است!

این مهم نیست تو ُ بقیه چه می اندیشید

دوستت دارم و آن هم به خودم مربوط است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۵۱
、`☂`、 baran 、`☂`、

آشوب جهان و جَنگ دنیا به کنار

بُحران ندیدن تو را من چه کـنم؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۴۱
、`☂`、 baran 、`☂`、

کاش تخم نبودن های تو را هم ملخ می خورد

تا این شب ِ لال...

به یمن ِ بودنت بوی ِ شفا می گرفت!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۳۴
、`☂`、 baran 、`☂`、

عاقبت با یک غزل او را هوایی میکنم

بعد عاشق کردنش خود را فدایی میکنم

گفته اند او عاشق شعر است و شاعر پیشگی

با همین ترفند از او دلربایی میکنم..!

من که "شاعر " نیستم اما به عشق او چنین

در میان دوستان " شاعر نمایی" میکنم!!

قلب او سنگیست من میکوبمش با شعر ناب

کعبه ای میسازم از آن و خدایی میکنم

او طلسمم کرده با آن چشمهای میشی اش

شعر میخوانم نگاهش را گدایی میکنم

من به اعجاز "غزل" بر قلب انسان واقفم

آخرش هم با " غزل" او را، هوایی میکنم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۰۸
、`☂`、 baran 、`☂`、

قرار بود در قلب من تو باشی و بس

مرا بخاطر این قرص های قلب ببخش!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۴۳
、`☂`、 baran 、`☂`、

سال هاست

من و فراموشی...

سر "تو" جنگ داریم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۰۶
、`☂`、 baran 、`☂`、

با دامنت در باد می رقصد دلم بانو

با باد می فهمی که شعر مبتذل زیباست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۵۸
、`☂`、 baran 、`☂`、