کانـدیدا، رأی آورد
تابـلو، نقاش را ثروتمند کرد
شـعرِ شاعر، به چند زبان ترجمه شد
کارگردان، جایزه ها را درو کرد
و هنوز سر همان چهار راه واکس می زند...
کــودکی که همیشه بهترین ســـــوژه است!
پشت چراغ قرمز ایستاده بودم...
ناگهان کودکی آمد و گفت:
چسب زخم میخواهید؟ پنج تا صد تومن؟
با خود گفتم اگرتمام چسب زخمهایت را هم بخرم
نه زخم های من خوب می شود و نه زخم های تو!
شکستن دل...
به شکستن استخوان دنده میماند
از بیرون همه چیز رو به راه است
اما هر نفس...
درد است که میکشی !
اگر در زندگیت بالا و پایین ها وجود نداشته باشند ...
یعنی تو مرده ای!
انگشتم را نخ بسته ام
تا به یاد آورم...
فراموشت کرده ام!
در تو هزار مزرعه خشخاش تازه است
آدم به چشمهای تو معتاد می شود
لبخند که میزنی...
یوسفی میشوم که بیهیچ برادری
در چال گونهات گم میشوم!
اقیانوس فقط بزرگ نیست
مثل جراحتی که تو در قلبم گذاشته ای...
اقیانوس عمیق هم هست!