ღღღ رنگین کمون ღღღ

عشق پیر نمی‌شود! جا می‌افتد… شرابِ کهنه می‌شود

ღღღ رنگین کمون ღღღ

عشق پیر نمی‌شود! جا می‌افتد… شرابِ کهنه می‌شود

ღღღ رنگین کمون ღღღ


شده نزدیک که هجران تو ما را بکشد...


*وحشی بافقی

۶ مطلب با موضوع «تبریک نوشته» ثبت شده است

ابراهیم (ع)

اسماعیلش را قربانی کرد

و حسین (ع)...

اکبرش ، اصغرش ، قاسمش ، عباسش

و همه چیزش را!

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۹
、`☂`、 baran 、`☂`、

در زمستان صورت پدرم سرخ بود گفت از سرماست

در تابستان صورت پدرم سرخ بود گفت از گرماست

چرا هیچکس به من نگفت سرخی صورت پدرم ...

از سیلی روزگار است ؟!

چه تابستان چه زمستان و چه تمام فصل های عمرم...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۴۱
、`☂`、 baran 、`☂`、

هر چند که خسته ایم از این حال نیا

شرمنده اگر ندارد اشکال نیا!

ما خط تمام نامه هامان کوفی ست

آقای گلم زبان من لال نیا !

یک عمر تو زخمهای ما را بستی

هرروز کشیدی به سر ما دستی

شعبان که به نیمه میرسد آقا جان

ما تازه به یادمان می آید هستی

ازشنبه درون خود تلمبار شدیم

تا آخر پنجشنبه تکرار شدیم

خیر سرمان منتظر دیداریم

جمعه شد ولنگ ظهر بیدار شدیم

ازمزرعه های کوچک بعضی ها

برچیده شود مترسک بعضی ها

آقا خودمانیم چه کیفی دارد

وقتی بزنی به برجک بعضی ها

آقا تو که خوب میتوانی مارا

ازاین همه غربت برهانی مارا

لای کلمات ندبه پنهان شده ایم

تا اینکه بیایی وبخوانی مارا

نه شرم وحیا ، نه عار داریم از تو

اما گله بیشمار داریم ازتو

مامنتظر تونیستیم آقا جان

تنها همه انتظار داریم از تو

عشق از پی او قدم قدم می آید

با لشکر خود به جنگ غم می آید

این جمعه وجمعه ها تمامش حرف است

عشقش بکشد ، سه شنبه هم می آید

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۳ ، ۲۱:۱۶
、`☂`、 baran 、`☂`、

عاشقی دردسری بود نمی دانستیم

حاصلش خون جگری بود نمی دانستیم

پر گرفتیم ولی باز به دام افتادیم

شرط بی بال و پری بود نمی دانستیم

آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو

سهممان بی خبری بود نمی دانستیم

آب و جاروی در خانه ما شاهد بود

از تو بر ما گذری بود نمی دانستیم

این همه چشم به راهی نگرانم کرده

عاشقی دردسری بود نمی دانستیم

لینک دانلود عاشقی دردسری بود نمی دانستیم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۰
、`☂`、 baran 、`☂`、

خدا نیاورد روزی را که آخرین لبخند تو کفن بپوشد... مادر!


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۳۹
、`☂`、 baran 、`☂`、

بدن انسان می تونه تا 45 واحد درد رو تحمل کنه...

اما زمان تولد، یک زن تا 57 واحد درد رو احساس می کنه!

این معادل شکسته شدن همزمان 20 استخوانه!

مادرتون رو دوست داشته باشید ...

برای ابراز عشق و علاقه به مادرتون  منتظر یک روز خاص نباشید!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۳۱
、`☂`、 baran 、`☂`、