یاد عزیزت از همه ی یادها جداست
ای من فدای چشم تو، یادت جدا بخیر
یاد عزیزت از همه ی یادها جداست
ای من فدای چشم تو، یادت جدا بخیر
یک نفر هست که خود نیست ولی خاطره اش
صبح ِ هر روز مرا سخت بغل می گیرد
تو را برای...
وفای تو دوست می دارم!
وگرنه دلبر ِ پیمان شکن
فراوان است!
گاه می پرسند از من عاشق اش هستی هنوز؟
بی تفاوت بودنم را گریه می ریزد بهم!