حواست هست؟ شهریور است
کم کم فکر باد و باران باش
شاید کسی تمام گریه هایش را...
برای پاییز گذاشته باشد !
حواست هست؟ شهریور است
کم کم فکر باد و باران باش
شاید کسی تمام گریه هایش را...
برای پاییز گذاشته باشد !
دنیا، تنهایی های زیادی داره اما...
تنهاییِ مَن دنیایی داره!
قسم به جان تو کز جان من عزیز تری
هنوز نزد من از هر چه هست و نیست سری
تو احتیاج جدا ناپذیر عمر منی
اگر چه دور ترینی اگر چه بی خبری
خلاصه تر بنویسم به دوری ات سو گند
هنوز نزد من از هر چه هست و نیست سری
در ذهن منی و از تبم با خبری
عمریست که با نگاه من همسفری
حالا دو قدم مانده به آباد شدن
از من که مرا شکسته ای ، می گذری ؟
مخمل: نمی شه بمونی؟ آخه اگه بری جات تو خونه خالی می مونه
هاپوکومار: مخمل زندگی همینه، یک روز آمدن کرتاهه، یک روز هم رفتن کرتاهه !
پدرت را می بخشم
اما شغلش را نه !
تو را شهر به شهر از من جدا کرد
هیچ دانایی فریب چشمهایت را نخورد
عاقبت کاری به دستم می دهد نادانیم