ღღღ رنگین کمون ღღღ

عشق پیر نمی‌شود! جا می‌افتد… شرابِ کهنه می‌شود

ღღღ رنگین کمون ღღღ

عشق پیر نمی‌شود! جا می‌افتد… شرابِ کهنه می‌شود

ღღღ رنگین کمون ღღღ


شده نزدیک که هجران تو ما را بکشد...


*وحشی بافقی

۲۶ مطلب با موضوع «دیالوگ های ماندگار» ثبت شده است

تو زندگیم هر وقت به یه دو راهی رسیدم  بدون استثنا می دونستم راه درست کدومه

 ولی همیشه راه غلط رو انتخاب کردم. می دونی چرا؟

 چون راه درست لعنتی همیشه سخت تر بود!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۰۴
、`☂`、 baran 、`☂`、

ایوی: یه جایی تو زندگیمون می فهمیم که اوضاع انقدر خراب شده که دیگه درست شدنی نیست!

پس تصمیم میگیریم از نو شروع کنیم

برگردیم سر خونه اول ، یه شروع تازه…

و بچه دار میشیم!

یه نسخه ثانی که میتونیم بهش رو کنیم و بگیم: کاری که من نتونستم رو تو میتونی انجام بدی...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۴۸
、`☂`、 baran 、`☂`、

 رابین ویلیامز: تو در مورد دلتنگی واقعی چیزی نمیدونی ...
چون این تنها زمانی اتفاق می افته که کسی رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۳ ، ۲۱:۲۶
、`☂`、 baran 、`☂`、

مسافر مرد: من یه ایده دارم که کاملا دیوونگیه ولی اگه ازت نپرسمش بقیه عمرم همش منو اذیت میکنه

مسافر زن: چی؟

مسافر مرد: من میخوام بازم باهات صحبت کنم، اصلا نمیدونم وضعیت تو چطوره

ولی من حس میکنم یه جورایی اشتراکاتی داریم، درسته؟

مسافر زن: آره، منم همین طور

مسافر مرد: خب، عالیه، این کاریه که میکنیم... اینجا با من توی ویانا پیاده شو و بیا شهر رو سیاحت کن

مسافر زن: چی؟

مسافر مرد: این جوری بهش فکر کن... 10، 20 سال برو جلوتر، باشه؟ و تو متاهل هستی ولی ازدواجت دیگه

اون انرژی همیشگی رو نداره، شروع میکنی به سرزنش کردن شوهرت، راجع به تمام مردایی که توی زندگیت

باهاشون آشنا شدی فکر میکنی و اینکه چه اتفاقی ممکن بود بیفته اگه تو با یکی از اونا همراه میشدی...

من یکی از اونا هستم، پس بهش به عنوان یه سفر در زمان فکر کن تا بفهمی چه چیزی رو از دست داده بودی،

این یه لطف بزرگه به تو و شوهرت تا بفهمی که تو چیزی رو از دست ندادی، منم به اندازه ی اون بی حال و

خسته کننده ام و تو تصمیم درست رو گرفتی و واقعا خوشبختی!

مسافر زن: بزار کیفم رو بردارم...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۳۳
、`☂`、 baran 、`☂`、

مایک : بعضی وقتا اینقدر رمانتیک میشم که فکر میکنم باید با خــودم ازدواج کـنم !

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۱۸
、`☂`、 baran 、`☂`、

محمدرضا فروتن : قرار ما این بود ، تو قول دادی

ترانه علیدوستی : قرار چیه؟!!  وضع عوض شده...

محمدرضا فروتن : قرار اون چیزییه که اگه وضعم عوض شد پاش وایسی !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۰۷
、`☂`、 baran 、`☂`、

یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۳۶
、`☂`、 baran 、`☂`、

مـایـکـل اسـکـافـیلد(ونـتـورث مـیـلـر): جـزء تـغـیـیـراتـی بـاش کـه مـیـخـوای تـو دنـیـا بـبـیـنـی!


۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۴۶
、`☂`、 baran 、`☂`、

زندگی تو این دنیا وحشتناکه و وحشتناک تر از اون اینه که

کسی رو به وجود بیاریم و فکر کنیم که اون خوشبخت تر از ما میشه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۰۶
、`☂`、 baran 、`☂`、

هدیه تهرانی: روزی که فکر کردی یکی رو از ته دل دوست داری ولش نکن... ممکنه دوباره تکرار نشه...

آدم وقتی تو سن‌ و سال توئه فکر می‌کنه همیشه براش پیش می‌یاد...

باید ده پونزده‌ سال بگذره که بفهمی همون یه بار بوده... که حالِت با چیز دیگه‌ای خوب نمی‌شه...

عشــــق یعنی حالِت خــــوب باشه!

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۰:۳۵
、`☂`、 baran 、`☂`、