ابری ترین هوای جهانم بدون تو
اصلا" امید نیست بمانم بدون تو
یا دست بر این قلب ِ پریشان شده بگذار
یا جمع کن آن موی پریشان شده ات را
شب فراق بلند است یا شب یلدا
کجا شبی چو شبِ انتظار طولانیست؟
حرف، حرف ِ او بود
چون دوستش داشتم
آخرین بار گفت :
از این به بعد
قرار، بی قرار!
حرف، حرف ِ او بود
از آن به بعد من...
بیقرار
بیقرار
بیقرار...
بیماری نادریست اینکه
نگاهت به هر چه بیفتد...
دلت برای کسی تنگ شود!
با دیگران ببینمت اما ببینمت ...
چشم های تو...
وقت زیادی از خدا گرفت!
اگر آفریده نمی شد
زیبایی بیشتری...
به کوه
به دریا
به جنگل
می رسید!